کلی وقت روی کاره
حرفی نه نمی ذاره
روش تا صبح بیداره
نصفی می شه بداهه
مثه نقاش روش طرح و میاره
خودش اند این کاره
از فرش به آرش میره یه باره
معرکس فرق داره سبکه
روی مغز میره می کنه حکش
یکی ازش هست خاص و تکه
خودکار میره شب روی برگه
روش مثه بدن میمونه جای چنگه
پر میشه برگ از دل و عقلش
صبح می ره روش کلی از چش
گوش میده بهش می شه محوش
سیاه سفید و می کنه رنگش
یه بار پر میشه از کینه متنش
یه بار پر میشه توش کلی از عشق
واسه شنونده باش قئل ارزش
صدایی از قلب
یه ایده ی محشر
ذهنی بی بستر
نمی ره عقب
صحنه ها رو ساخته
داده یه روحی بش
دنیایی دار و پر از کلی عشق
پر از شک و ریسکه
توش پر دلقک سیرکه
هر کی رو بگی میاد تش پشت میکه
دست سازه کار
خط قرمز و روش پا بزار
هر گلی داره یه جایی خار
همه رو میمالم از پشت به خاک
این ذهنه بیماره
عاشق که می شه دیوانه
مغز پر شعر و دیوان
خالی ، پوچ
ولی تهش پر این لیوانه
قافیه ردیف و تکمیل می کنه این ایهامه
بزار بمون داشم توی همین این خیالش
صدایی از قلب
یه ایده ی محشر
ذهنی بی بستر
نمی ره عقب
صحنه ها رو ساخته
داده یه روحی بش
دنیایی دار و پر از کلی عشق
روی بوم نقاشی میکنه
این نقاش یه پدیده رو کلا خلقش می کنه
روحی میده بهش
مرده رو زنده میکنه
تویه دنیای دیگه زندگی می کنه
چش روش باز و بسته
معرکه هستش
ذهن میره سمتش
نمی کنه رحم بش
صدایی از قلب
یه ایده ی محشر
ذهنی بی بستر
نمی ره عقب
صحنه ها رو ساخته
داده یه روحی بش
دنیایی دار و پر از کلی عشق
این ذهنه ذهنه یه نقاشه
بیت همون بومشو
و خواننده هم قلمشه
پس نظاره کن