تو جنگلا تک و تنها
با یه کوله پشتی گم شدم
خونه ی ماه کجاست بگو
من از راه دوری اومدم
باد میوزه منو از این سو و ان سو میبرم
یه نوری از ماه میچکه
بعد ابر رگبار میزنه روی سرم
خونه ی ماه کجاست بگو
جغدی که روی درخته
میگفت توی کوله ت چیه که دل زدی به جنگله
همین که داشت حرف میزدش یه ستاره سقوط کرد جلو پام
درخشید گر میگرفت خاکستر شد محو شد از چشام
داد زدم که ستارم خاموش شد ای خدا
اسمون که پر از ستاره ست من همون رو میخوام خدا
ستاره ی مردمو برداشتم
میدویدم دنبال ماه
پام میگرفت به شاخه ها بدنم پر از تیغ بود خدا
ابر رعد میزند جیغ میکشید بعد زار زار گریه میگرد
ستارم جلو چشام از دستم رفت
از دستم رفت
نفسم بند اومد از بس خیس بود چشام
جنگل دست به دست تا به ماه رسید صدام
ماه گفت چی شد چرا غمگینو غصه داری
قصه ت بگو برام تو دلت چقد حرفا داری
گفتم یه تک ستاره داشتم فقط تو شبم
یه روزی گفت تا کجا دوستم داری
گفتم حاضرم تا ماه برم برگردم
راهی جنگلا شدم تا پیدات کنم پیشت بیامو اسمشو فریاد کنم
اما ستارم تو دلش خندیدو گذاشت رفت
گذاشت و رفت
گذاشت و رفت
گذاشت و رفت
سجاد نهاوندی