پنجره ها که بستن سرما از کجاست پس
این تخت و پتوی سرد, بگو عشقت کجا رفت
دستای من که گرم بودن چرا پس که یخ زدن
این قرص و تب سرمای سخت بگو عشقت کجا رفت
این ابرای خاکستری چتر شدن توی خونه م
بیا بیا و وا کنش چتری موهاتو روی سرم
گفتی میری و ترسیدم به درا میخ و تخته کوبیدم
دنبال کفشات میگشتی کفشاتم من قایقم کردم
اخه با تخته و میخ درارو وقتی قفل زدم
گفتی میری و ترسیدم کفشاتم من قایم کردم
نیستی و بی تو بوسه ها ، سرد شد و از دهن افتاد
این بوس تلخ و اغوش سرد بگو عشقت کجا رفت
سودای تو در سر من من و این سردردای بد
من و این تماس رد بگو عشقت کجا رفت
موهای تو که چتر بودن باز شد رو سرم
وقتی که داشت بارون میومد
یه بند یه ریز و پشت هم
پنجره ها که بستن سرما از تو بود پس
این تخت و پتوی سرد, چرا عشقت یخ زد
سجاد نهاوندی