دنیام
یه بغض کهنه که رخنه کرده تو وجودم
یه عکس قدیمی از جفتمون که رو به روم هست
یه دنیا خاطره یه عالم دل خوشی که با تو داشتم
چشمای بیتاب و بی خواب و بیمارم
اشکای بی ارادم روی گونم میبارن دوست دارم
رو شونه هات وقت گریه سر بذارم
دنیام تاریک شد بعد تو رویاهام همش رفت و مرد
بعد تو حتی خنده هام پژمرده شد
دنبال بهونه واسه رفتن نگرد
دیگه از گذشته ها حرف نزن
بذار که بمیره عشقت به من
تو خوبی مهربونی، ولی میخوام بری
نمیخوام ببینم که داری نابود میشی
برو با یکی دیگه بدونه قدرتو
نباشی مثله من کنارش خوشبخت بشی
تو خوبی مهربونی این منم که بدم
تو برو تنها نباش بذار من تنها شم
نباشه خیالتم بعد تو چی میشم
میمونم یا میمیرم چی میادش سرم
دنیام تاریک شد بعد تو رویاهام همش رفت و مرد
بعد تو حتی خنده هام پژمرده شد
دنبال بهونه واسه رفتن نگرد
دیگه از گذشته ها حرف نزن
بذار که بمیره عشقت به من