Reza Chatri (feat. Gabriel) Video (MV)

رضا چتری
(ورس اول)
رفیق من یه کیف زیربغل و کتاب داشت
جلیقه سبز به تنو کتونی چینی بپاش داشت
پریده رنگ، کشیده قد،موها رو پیشونی چتر
همیشه درس، پا چراغ برق بقعه میخوند بی ترس
تموم نمراش خوب،شاگرد ممتاز بود
لا انگشتای بلندش همیشه رد خودکار بود
میون، تموم، پسرای محل، وسط، اونهمه، شعف وشور
رضاچتری قصه شده بود پسرخلف قبرستون
مرامش تک خیلی غیرتی رگ،نه که بکشه تو کار کسی سرک
نه اهل دغل و ورق و عرق و نه اهل تقل و دوز و کلک
سن پایین اما مخ پرفکر ، مشتی صفت دل گنده
همه خوبیای عالمو انگاری این پسر به ارث برده
میگفت احترام همه واجبه، سرِجنگ نه، سرِسازش
پُره عاطفه بود،رخه ساده یه رو
میشکست اما غیرتش شاخ یه غول
خودش سنگ رفیقاشو به سینه زد
شدش بالاخواهْ ماها و بی کینه رفت
هنوز گرمه تنش زیر خاک سرد
چونکه خاطرش زنده س تو یادِ جمع
(کوراس) گابریل
To change their luck... They killed alot
(برای تغییردادن بختشون خیلیارو کشتن)
To change their truth... They made us lose
(برای تغییردادن حقیقتاشون مارو بازوندن)
They pay they slay.. To make their way
(برای ساختن راههاشون خیلیارو به بردگی کشوندن)
They fed us silence... To watch us fade
(برای دیدن محو شدن ما، به ما خاموشی خوروندن)
(ورس دوم)
شبی بلند، رسید ازسر، وسط آبان شصت و هفت
نیمه شب لودرا اومدن دوتا چال تو حیاط بقعه کندن و رفتن
پنج تا بچه بودیم_تویه اتاقک نورگیر
مثه شبای قبل، بچه های محل، پاتوق کرده بودیم
شاهد کامل فاجعه
تانگم باقیه داغ دل
نفرت انگیز شد و حال ما زار
ازحاکم ظالم مردم آزار
خاوره تا لبه لاشه رو لاشه
لابلاش نیمه جون لاله ها ناله
پیچید تو بقعه مون بوی خون
دیدیم اون صحنه رو روبرومون
ریختن جسدارو، تو چاله ها و
بیچاره ها، زیر خروارها خاکو
گریه هامون لو داد جای ماهارو
آژانا فهمیدن اومدن باکلت
کلانه تهدید و ضربه با هفت تیر
همه ترسیدیم الی رضاچتری
قد علم کرد و دس سپر، خشم از غیرتش زد به رگ
با همه قدرتش ضربه زد_ تختِ سینهء مامور سگ صفت
اون یکی به رضا حمله کرد از پشت و
کله شو کوبید به سنگ قبر از هوش
رفت و شقیقه ش ترک خورد و پراز خون شد
تبسمی تلخ، به لب زد، رفیقم رضا خاموش شد
شعروکلام فارسی: خرداد
شعروکلام انگلیسی: گابریل
ضربآهنگ: شروین پاکزاد
چینش: پرهام آسفالت
آلبوم کوتاه: دهلیز