Back to Top

Dehliz (feat. Gabriel) Video (MV)




Performed By: Khordad
Language: English
Length: 3:57
Written by: Gabriel Gabriel, Khordad Khordad




Khordad - Dehliz (feat. Gabriel) Lyrics
Official




باس شروع از یه جایی میشد قصهء من
آسمون بروم قُرُق و چفتِ بستهء در
یه پنجره بی طاقچه بی چارچوب بی شیشه
یا بهتره بگم یه حفره عمود دوتا میله
نه چیزی غیرازین، نه چیزی بیش ازین
ها، گاهیم یه کورسوی نوری میخزید
طلوع آفتابو آرزوم بود ببینم
غروبو میدیدم اما توفیری نمیکرد
میپیچیدم دور خودم پتوی نمور
جون میکندم تا ببندم پلکمو به زور
کفِ زمینشم واسه خودش داستانی داره
لامصب به سردی باتوجنگ و کارزاری داره
تیر میکشید تموم استخونام، به ناچار
مچاله میشدم دودست حلقه دورِ ساقام
توذهنم شعرای هک شده رو دیوارسیمانی
تداعی میشد و زمزمه به صبر و شکیبایی
Look for me through this pain....
(بین این رنجها بدنبال من بگرد)
The one who walks through danger
(کسی که از درون خطر عبور میکنه)
Mama don't worry
(نگران نباش مادر)
Father oath me to hold her
(پدر به من قول بده نگهدارش <مادر> باشی)
دوباره صبح،خلاصه شد
تو چهچه غزل از حنجرهء سد بهادر
طنین نغمه هاش به سلولا صفا میاورد
قصیده سرمیداد کأنهوا بنان بی تارف
صداپوتین سرکار تو راهرو انعکاس
به ضرب باطوم رو درا یه ریتم تازه داشت
نگآم به شکآف زیر درب آهنی
رقص سایه و صدای دورگهءخان دایی
پاشو اجلت رسیده وقته دادگاته
قاضی دلش بسوزه حبست چارساله
دایی دستبند بست به دستم من لبخند،بستم به حرفش
ابرو خم کرد، دستبندو سفت بست عمدا لج کرد
توراهرو زیرحکم، خوش نشین، زیر هشتی
همه میگفتن بری، برنگردی دیگه مشتی
حسرت دیدن این آسمون تموم شد
پرتو خورشید تو دلم داغ مثه تنور شد
فضای دادسرا، غلغله و ازدحام
جمعیت تاپله ها، ساعتابه انتظار
خلاصه نوبتم رسید، نشستم پشت میز
زُل زدم به صورتکی خشک، با دوچشم ریز
برگه هارو داد جلوم هُل، گفت بنویس
آخرین دفاعه قبله حکم، جرمت چیست؟
گفتم حق گفتم، گفت بنویس
Love and mercy gave me not...
(عشق و ترحم به من نداشتن)
That's was their biggest fault...
(و بزرگترین اشتباهشون همین بود)
That all you did was make me learn...
(که فقط باعث شدین من یاد بگیرم)
To have those things i had to earn
(برای دستیابی به اونها[عشق و ترحم] لایق باشم)
گفتم حق خوردن ، گفت بنویس
وگرنه ملاقات با آسمون از دهلیز
گفتم گذشته آب از سرم
آزادی نه آزادگی خواستم فقط
حرف حق تلخه، سرمن سبزه
سرخه زبونم که واسش سرمن رفته
سیرم، گزنده، بدبو
با خاصیت، مفید که خیلیا ندارنم دوست
این برگه ها جلومه خودت سیاشون کن حاجی
چه پرکنم چه نه فطیره، حکمو رو کن قاضی
جلو میز داوریت ، شق میشینم روبروت
سربلندم از جواب که رک میچینم توی روت
توانفرادیم و هیچ اعتراضی ندارم
عقب نمیکشم،به خشمت اعتنایی ندارم
نه فن دارم،نه مرید و سینه چاک یا بادیگارد
نه لله از ننه مهربونتر،نه قمه بی کارد
تیزیم زبونمه، وقیحیم بهونته
سیلیم به صورتت که بیریخت پروندم بت
نه لافم، نه قمپز،نه دزد و بچه قلدر
من فقط مرد عملم وگرنه نبود محکمه سهمم علنا
کله شق عاصیم که جلوت سرخم نکرد
من پسر اون پدرم که سرِحقش حمله کرد و
شقه کرد به ضربِ دست، سر مدیر مملکتو
گفتم بنویس
حکم کرد دهلیز
[ Correct these Lyrics ]

[ Correct these Lyrics ]

We currently do not have these lyrics. If you would like to submit them, please use the form below.


We currently do not have these lyrics. If you would like to submit them, please use the form below.




باس شروع از یه جایی میشد قصهء من
آسمون بروم قُرُق و چفتِ بستهء در
یه پنجره بی طاقچه بی چارچوب بی شیشه
یا بهتره بگم یه حفره عمود دوتا میله
نه چیزی غیرازین، نه چیزی بیش ازین
ها، گاهیم یه کورسوی نوری میخزید
طلوع آفتابو آرزوم بود ببینم
غروبو میدیدم اما توفیری نمیکرد
میپیچیدم دور خودم پتوی نمور
جون میکندم تا ببندم پلکمو به زور
کفِ زمینشم واسه خودش داستانی داره
لامصب به سردی باتوجنگ و کارزاری داره
تیر میکشید تموم استخونام، به ناچار
مچاله میشدم دودست حلقه دورِ ساقام
توذهنم شعرای هک شده رو دیوارسیمانی
تداعی میشد و زمزمه به صبر و شکیبایی
Look for me through this pain....
(بین این رنجها بدنبال من بگرد)
The one who walks through danger
(کسی که از درون خطر عبور میکنه)
Mama don't worry
(نگران نباش مادر)
Father oath me to hold her
(پدر به من قول بده نگهدارش <مادر> باشی)
دوباره صبح،خلاصه شد
تو چهچه غزل از حنجرهء سد بهادر
طنین نغمه هاش به سلولا صفا میاورد
قصیده سرمیداد کأنهوا بنان بی تارف
صداپوتین سرکار تو راهرو انعکاس
به ضرب باطوم رو درا یه ریتم تازه داشت
نگآم به شکآف زیر درب آهنی
رقص سایه و صدای دورگهءخان دایی
پاشو اجلت رسیده وقته دادگاته
قاضی دلش بسوزه حبست چارساله
دایی دستبند بست به دستم من لبخند،بستم به حرفش
ابرو خم کرد، دستبندو سفت بست عمدا لج کرد
توراهرو زیرحکم، خوش نشین، زیر هشتی
همه میگفتن بری، برنگردی دیگه مشتی
حسرت دیدن این آسمون تموم شد
پرتو خورشید تو دلم داغ مثه تنور شد
فضای دادسرا، غلغله و ازدحام
جمعیت تاپله ها، ساعتابه انتظار
خلاصه نوبتم رسید، نشستم پشت میز
زُل زدم به صورتکی خشک، با دوچشم ریز
برگه هارو داد جلوم هُل، گفت بنویس
آخرین دفاعه قبله حکم، جرمت چیست؟
گفتم حق گفتم، گفت بنویس
Love and mercy gave me not...
(عشق و ترحم به من نداشتن)
That's was their biggest fault...
(و بزرگترین اشتباهشون همین بود)
That all you did was make me learn...
(که فقط باعث شدین من یاد بگیرم)
To have those things i had to earn
(برای دستیابی به اونها[عشق و ترحم] لایق باشم)
گفتم حق خوردن ، گفت بنویس
وگرنه ملاقات با آسمون از دهلیز
گفتم گذشته آب از سرم
آزادی نه آزادگی خواستم فقط
حرف حق تلخه، سرمن سبزه
سرخه زبونم که واسش سرمن رفته
سیرم، گزنده، بدبو
با خاصیت، مفید که خیلیا ندارنم دوست
این برگه ها جلومه خودت سیاشون کن حاجی
چه پرکنم چه نه فطیره، حکمو رو کن قاضی
جلو میز داوریت ، شق میشینم روبروت
سربلندم از جواب که رک میچینم توی روت
توانفرادیم و هیچ اعتراضی ندارم
عقب نمیکشم،به خشمت اعتنایی ندارم
نه فن دارم،نه مرید و سینه چاک یا بادیگارد
نه لله از ننه مهربونتر،نه قمه بی کارد
تیزیم زبونمه، وقیحیم بهونته
سیلیم به صورتت که بیریخت پروندم بت
نه لافم، نه قمپز،نه دزد و بچه قلدر
من فقط مرد عملم وگرنه نبود محکمه سهمم علنا
کله شق عاصیم که جلوت سرخم نکرد
من پسر اون پدرم که سرِحقش حمله کرد و
شقه کرد به ضربِ دست، سر مدیر مملکتو
گفتم بنویس
حکم کرد دهلیز
[ Correct these Lyrics ]
Writer: Gabriel Gabriel, Khordad Khordad
Copyright: Lyrics © O/B/O DistroKid

Back to: Khordad

Tags:
No tags yet